|
شنبه 18 خرداد 1392برچسب:, :: 17:33 :: نويسنده : m-sh
سلام.بالاخره این امتحانای کوفتی تموم شد.امروز که اومدم خونه یه نفس راحت کشیدم.های.......هیچی به اندازه تعطیلی آدمو سرحال نمیاره.خب بی خیال این حرفا.اسم رمانم سربازی با چاشنی عشقه.عاشق این رمانمم چون می دونم جذاب میشه. موضوع:عاشقانه،هیجانی،ذکر مشکلات در هر سنی که باشی،یه کوچولو باحال و کلکلی. باید این نکته رو اضافه کنم که اتفاقات این رمان در آمریکا رخ می ده.پس هر کس می خونه نگه اینا چرا اینجورین و از این حرفا.این رمان بیرون از ایران اتفاق می افته و باید ذکر کنم اصلا حقیقت نداره و بنده از تخیلاتم براتون می نویسم.پس کاملا تخیلیه.هنوز عکسی واسه شخصیت هام انتخاب نکردم پس هروقت تونستم عکس از شخصیت ها میذارم.چون شخصیت ها خیالی هستن و ویژگی هاشون هم خیالیه پس باید یکی رو تو واقعیت پیدا کنم تا مثل اونا باشه پس زمان میبره. اگه گفتین وقت چیه؟خلاصه داستان!!!! خلاصه داستان:6 تا پسرن.رفیق فابریک همدیگه.همه جا باهمن.18 سالشون که میشه موقع سربازیشون میرسه.با پارتی که داشتن همه باهم میرن یه منطقه نظامی اما این منطقه نظامی واسه اینا توی یه شهر دور افتاده و پارتیشون هرکاری می کنه نمی تونه اونا رو منتقل کنه به یه شهر دیگه نزدیک شهر خودشون.بنابراین اونافکر می کنن با فلاکت تمام زیر دست یه سرگرد بداخلاق قراره دوران سربازیشونو بگذرونن اما سرنوشت بازی قشنگتری براشون در نظر گرفته.چیزی به نام عشق..... نظرات شما عزیزان: ![]()
![]() |